دنبالت بگردم، پیدا شدن بلدی؟

ساخت وبلاگ

باباخان تعریف میکردن که: صبح زود ها تا دانشگاه رو می‌دویدم، وارد حیاط دانشگاه که میشدم افتاب بیرون اومده بود و میخورد تو چشمم. جزوه یا کتابی که دستم بود رو میگرفتم بالا و سایه صورتم می‌کردم. بعد هم تا ساختمان میدویدم.
بعد از چهل و چند سال به دلیل کاری گذرم باز به صنعتی شریف افتاد. وارد حیاط که شدم اول دست راستم رفت بالا کنار صورتم، بعد فکر کردم که چرا دستم اینجاست؟

بعد نیمه شبانه...
ما را در سایت بعد نیمه شبانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : teen16 بازدید : 46 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 14:04